كد مطلب: 39 - تعداد بازديد: 4633 - پنجشنبه 8 دي 1390
درويش علي کولاييان
مقدمه : این نوشته به سوء تفاهمی اشاره دارد که ممکن است برای عده ای از علاقمندان تاریخ مازندران نیز پیش آمد کند . یادداشت کوتاه یک هم ولایتی را نقل می کنم که خطاب به این جانب است :
«با سلام و احترام ، مطالب علمی و دقیقی بیان کردید که جای تقدیر و تحسین دارد. ولی خواهشی که از شما دارم این شائبه را مطرح نکنید که مازندرانی ها مهاجرین هندی اند و یا کولایی ها کولی های مهاجر هندند. در مورد زبان مازندرانی جای تحقیق بسیاری دارد زیرا این زبان بسیار جامع و غنی است.»
از هم ولایتی خودم و همه دوستان دیگر بخاطر اظهارات محبت آمیزشان ،تشکر می کنم و استدعا دارم در مورد بعضی نگرانی ها به مطلبی که به دنبال خواهد آمد توجه کنند .
1- طبق نظر بسیاری از مورخان و زبان شناسان، مهاجرت تاریخی مردم آریایی قریب چهار هزار سال پیش ، از مبدا و از مکانی واقع در شمال دریای مازندران و به سمت و سوی جنوب همان ناحیه آغاز شد . گفته می شود دسته ای مهم از آریاییان در نهایت به منطقه ای در شمال هند می رسند و آن جا ساکن می شوند. گروهی دیگر از این مردم در فلات ایران ساکن می شوند و دسته ای دیگر هم به غرب و به حوزه دریای مدیترانه و شمال بین النهرین می رسند . به اعتقاد زبان شناسان و از روی قرائن ، همه این مردم آریایی ابتدا به زبانی واحد سخن می گفته اند که امروز دیگر خبری از وجود آن زبان نیست . سنسکریت باستانی کهن ترین شکل از زبان هند و آریایی و زبان تحول یافته آریاییان شمال هند و اشتقاق یافته از همان زبان کهن است . متون بسیار قدیمی هندو ، ودا ها ، به زبان سنسکریت باستانی است که در یاد ها ماند و بعد ها در نوشته های کهن ثبت شد . زبان هایی متعلق به اقوام محتلف ، از همان زبان کهن مشتق شده اند . اصطلاح زبان های هند و اروپایی برخاسته از همین مطلب است .زبان فارسی و مازندرانی در همین دسته بندی جای می گیرند و جایگاه دقیق تر آن ها ، در مجموعه زبان های هند و ایرانی است . ضمناً مردم آریایی که از آنان سخن گفته ایم ، امروزه اغلب به نژاد سفید و یا اروپایی و یا قفقازی شهرت دارند. باید تاکید نماییم که نظریه کوچ آریاییان و یا احیاناً اثبات نادرستی آن، بر نتایج حاصله از پژوهش های ما، تاثیری نخواهد گذاشت .
2- باید توجه نمود که امپراطوری هند، زمان هخامنشیان و در شمال هند ظهورکرد . ابتدا محدوده امپراطوری ، فاصله ای زیاد با مرزهای شرقی ایران آن زمان داشت . بخش های وسیع شبه قاره هند ، بخش های مرکزی و جنوبی و غربی که جایگاه گروه های نژادی مختلف بود، بعد ها به این امپراطوری ملحق شدند . اصطلاح سنسکریت معمولاً اشاره به زبان مردم این امپراطوری است . زبانی که ، زبان آثار کلاسیک هند محسوب می شود .
3- بیش از دو هزار دویست سال پیش و به فاصله ای کوتاه پس از سقوط هخامنشیان و همان زمان که ارتش پیروزمند یونان از مقابل ارتش هند می گریخت، جانشینان اسکندر با دادن امتیازات زیاد، تن به صلح با امپراطور هــنـد می دهند . آن زمان امپراطوری هـند توانسته بود با گسترش قلمرو ،با مناطقی در شرق ایران نیزهمسامان شود . همان زمان که جانشینان اسکندر، سعی تمام در ایجاد روابطی دوستانه و صلح آمیز با امپراطوری پرقدرت هند می کنند، با دعوت و موافقت سلوکیان ( یونانیان ) ، دسته ای از کشاورزان و دامداران و بازرگانان شمال هند ، توانا در امور کشاورزی و دامداری و تجارت ، به جلگه های جنوب دریای مازندران کوچ می کنند . قوم لشکری پارت( اشکانیان ) به دستور و سفارش سلوکیان حاکم بر ایران ، حفاظت مردم مهاجر و حفظ امنیت آن ها را بر عهده می گیرند و در حقیقت لقب اشک یا ارشک و یا آرکش ، از زبان مهاجرین ، به سران آنان اطلاق می شود . معنای دقیق این واژه سنسکریت که شکل صحیح آن« آرکشکا» است به معنای نگاهبان و مرزبان است . این حرکت یونانیان الگو برداری از نظام اجتماعی هند بود و برای جلب رضایت مهاجران از شمال هند ، در مناطقی محدود از ایران این سیاست اعمال شد . در نظام اجتماعی هند، در آن زمان ، امرای قشون و ارتش در مرتبه ای پایین تر از برهمنان(دیو ها ) جای می گرفتند . این تفاوت به حدی بود که خواندن و نوشتن و پیشوایی مردم از حقوق برهمنان بود و قوم لشگری از داشتن چنین حقی محروم بوده اند . با ضعیف شدن سلوکیان این سنت پس از مدتی با مخالفت مردم پارتی یا همان اشکانیان، درهم شکسته شد و داستان کشتار دو سوم دیوان ورن که در متون ادبیات دینی زردشتی از آن یاد می شود و سپس صلح و سازش مردم دیو با شهریار ایرانی نیز از همین جا آب می خورد . این بر خورد به اعتقاد نگارنده ، برخورد اشک پنجم فرهاد اول ، با نظم و سیاق اجتماعی ، در جامعه مهاجرین بود. نتایج تحقیق این احتمال را مطرح می سازد که اشک پنجم همان است که در اسطوره های ایرانی موسوم به آرش است . او همان تیر انداز افسانه ای است . اشک پنجم با ضعیف شدن سلوکیان تشویق به این کار می شود ، کاری که به تغییرات بنیادی در روابط بین پارتیان و مهاجرین می انجامد وسبب قدرتمندی اشکانیان می شود . به این ترتیب در دراز مدت این امکان پدید آمد که مردمان پارتی با قوم مهاجر به لحاظ سیاسی و اجتماعی بیش از پیش ، به هم نزدیک شوند و قدرتمندی اشکانیان و سپس سلطه تدریجی آن ها بر سراسر ایران شاید از همین مقطع آغاز می شود . شواهد نشان می دهد، بعد ها زبان دو رگه طبری ( اختلاط پهلوی اشکانی و سنسکریت کلاسیک ) جایگاه با اهمیتی را در طبرستان پیدا می کند . با صراحت می شود گفت که از نظر فومیت و زبان، مردم طبرستان و مازندران حاصل آمیزش اجتماعی این دو قوم آریائی اند .
نباید فراموش کرد که سیاست یونانیان در مهاجر پذیر نمودن سرزمین ایران فقط به طبرستان و مناطق اطراف آن ختم نشد . فرمانروایان یونانی ده ها شهر را ، در ایران ، برای سکونت یونانیان مهاجر و هموطن خود نیز اختصاص می دهند که بعضی از آن شهرها ، بعد ها به شهر هایی بزرگ و مهم در تاریخ ایران بدل شده اند .
4- مناطق جلگه ای و جنگلی شمال ایران تا آن زمان یعنی تا آمدن مهاجرین (چند قرن قبل از میلاد ) مانند قسمت های مهمی از اروپای آن زمان، تقریباً دست نخورده باقی مانده ، توسعه ای در آن اتفاق نیفتاده بود. ولی با آمدن مردم مهاجر از شمال هند ، ایجاد کانال های آبیاری و کشت نباتات مختلف بویژه کشاورزی برنج در منطقه آغازشد ، دامداری و پرورش گاو پون ور ( گاو بومی مازندران و گیلان و یا همان گاو جنگلی ) که مهاجرین با خود آن را به مازندران آوردند به امری مرسوم بدل گردید . بازرگانی این مردم بین شرق و غرب جهان آن روز ( از چین تا سواحل دریای مدیترانه ) به جریان افتاد . استفاده از راه ارتباطی ، که اخیراً موسوم به جاده ابریشم شده است و در آن زمان از کنار دامغان می گذشت ، به بازرگانی این مردم کمک فراوان می نمود . واضح است که ساکنین تازه وارد، به زبان سنسکریت کلاسیک و یا زبانی نزدیک به آن سخن می گفتند . نام «سنسکریت» که مورد اشاره مکرر ما است ، اشاره به همین زبان است . کتاب مشهور کلیله بعد ها به همین زبان و برخلاف گمان رایج نـه در هندوستان بلکه در مازندران تالیف شد . در واقع حکمائی از میان مردم مازندران مولف کتاب بزرگ و جاودانه کلیله و دمنه شدند . فرمانروایان خود مختار مازندران با استفاده از درس های این کتاب قرن ها در برابر امپراطوری حاکم بر ایران ، در دیپلماسی و سیاست ، طریقی داهیانه را پیش می گیرند . باید با سرافرازی این مطلب را گفت که کتاب کلیله ، امروز در ردیف بزرگترین آثار فرهنگی جهان محسوب می شود و به تمام زبان های زنده دنیا ترجمه شده است . این کتاب با اهمیت ، همانطور که اشاره شد و به اعتقاد نگارنده و بر اساس شواهدی که او ارائه می دهد ، در مازندران و به دست مازندرانیان تالیف گردید. کتاب و ترجمه آن به عربی و سپس از عربی به فارسی بعد ها سر مشق کتابت ایرانیان می شود و ادبیات کلاسیک با شکوه فارسی مدیون این کتاب است . تمدن مردم مهاجر، برخلاف تمدن یونانی با تمدن ایران آن زمان سازگاری نسبی داشت، از این رو آن ها یعنی مهاجرین از شمال هند که حضور برهمنان در میانشان مطلبی حائز اهمیت است ، در پی ریزی تمدن ایران بعد از هخامنشی، سهمی عظیم ایفا می کنند . خط و کتابت و استفاده علمی از دستور زبان و گرامر، با روشی کاملاًعلمی که زبانشناسان اروپایی ، در چند قرن اخیر، آن را به منزله سرمشقی برای کار خود پذیرفته اند ، در میانشان مرسوم بود . نکته حائز اهمیت آن است که ، آن زمان ها ، یعنی در زمان آمدن مهاجرین به منطقه، مردم تنک جمعیت بومی نظیر مارد ها ، از داشتن خط محروم بوده اند . بعلاوه مهاجرین، با فرهنگ غذایی پیشرفته شان که برنج و لبنیات و مرکبات و سبزیجات ، پایه های اصلی آن بود، به فاصله ای کوتاه به قومی پرجمعیت در منطقه فرشوادگر بدل می شوند . فرشوادگر همان نام جغرافیایی کهن است که طبرستان و گیلان و بخشی از نواحی آذربایجان و حتی فراتر از آن را در بر می گرفت . بر خلاف آن چه که تا کنون گفته اند ، نام فرشواد گر را همین مردم و به زبان خود به این منطقه داده اند . ترکیب سنسکریت « پریشا وات گر» خود به معنای « کوهستان پوشیده از خاک نرم » است. اشاره است به لایه های ضخیم خاک بارور که در سایه بارش کافی ، کوه های پوشیده از جنگل انبوه را ، در منطقه فرشوادگر پدید آورده است .
5- ما از کولی ها در هیج جا از نوشته هایمان سخنی به میان نیاورده ایم . این مردم (کولی ها ) که معلوم نیست ابتدا با کدام نام شناخته می شدند ، کشاورزی و دامداری و تحارت کارشان نبود . آن ها قریب پانصد تا ششصد سال بعد از آمدن مهاجرین به شمال ایران، آغاز حرکت از هندوستان، به سمت غرب می کنند .آن ها از کاست های فرودست بوده ، در زمان ساسانیان ازمناطق نامعلوم هند به ایران آمدند و به راه خود ادامه داده تا مصر و سواحل دریای مدیترانه و در نهایت به اروپا نیز رسیده اند . معلوم نیست آن ها از کدام قسمت از شبه قاره هند ، حرکت را آغاز نمودند و به کدام ایالت ایران ورود پیدا می کنند . جوگی های مقیم مازندران و تاجیکستان را ، نمی توان لزوماً جمعیتی ازمیان آنان دانست . جوگی ها و گودار ها در جامعه به شدت کاستی ، از ابتدا، اقلیت هاتی بسیار کوچک بوده اند و جایگاهشان در مراتب اجتماعی ، با فاصله ی زیاد نسبت به مرتبه کشاورزان و دامداران و بازرگانان مهاجر بود. شگفتا که این تفاوت و فاصله، تا دهه های اخیر ، کاملاً بر قرار بوده است .
6- نشانه های ژنتیک ، قرابت نزدیک نژادی را، بین مردم مازندران و گیلان و کاست های برتر مردم در شمال هند و مردم قفقاز و در نهایت مردم اروپا ثابت می کند . این مطلب علمی با شرح و تفصیل و در مجموعه کارها به علاقمندان معرفی شده است .
7- تمدن های کهن هـنـد و ایران تاثیرات متقابل و با اهمیتی بر یکدیگر داشته اند . تاثیر تمدن ایران، پس از ظهور اسلام بر شبه قاره هند به ویژه بر مناطق شمالی این شبه قاره اظهر من الشمس است . آن چه را که ما در پژوهش هایمان دنبال نموده ایم ، تاثیرات تمدن هـنـد بر ایران است که در قرون اولیه پیش از میلاد اتفاق افتاد . مثلاً زبان طبری یا مازندرانی خود یک زبان دورگه و در ارتباط مستقیم با زبان مرسوم هند آن دوران یعنی سنسکریت کلاسیک است . سنسکریت کلاسیک از سوی ویلیام جونز زبان شناس شهیر اروپا ، دقیق تر از زبان یونانی و وسیع تر از زبان لاتین و پالوده تر از هر دوزبان توصیف شده است
8- ناحیه کولا از نواحی با اهمیت تاریخی است. این ناحیه در جنوب شرقی شهر ساری و نزدیک به تنگه تاریخی کولا است . امروز ناحیه کولا روستاهای متعددی را شامل می شود که مهمترین آن روستای پایین کولا است. به این آبادی معمولاً« کولا» گفته می شود . مردم کولا متشکل از دو دسته یا دو تیره اند، بریمان ها و کاردر ها ، دسته دوم مردم بی زمین و کم زمین بوده اند . دسته اول، بریمان ها، به خصوص در گذشته مالکان و زمین داران ناحیه محسوب می شدند . شفاهیات و شنیده ها ،حاکی از تفاوت های طبقاتی شدید بین این دو دسته از مردم، در گذشته ها است . بر اساس همان شفاهیات و مستندات که در دسترس بوده است ، به احتمال فراوان بریمان ها بازماندگان مردم برهمن بوده و از دو هزار سال پیش تا کنون به همین نام شهرت داشته اند . امروز هم بریمان ها و هم کاردر ها به آیین واحد ( شیعه اثنی عشری ) ، با وصلت و خویشاوندی ، صلح آمیز و با حقوق برابر کنار هم زندگی می کنند . البته حضور بریمان ها و کاردر ها فقط محدود به روستای کولا نیست . در مناطق دیگری از حوزه تجن نیز نشانه هایی از حضور همین مردم قابل تشخیص است . معنای سنسکریت واژه کولا (kula ) جالب توجه است . هم به معنای روستایی خانوادگی و هم به معنای کاستی والا و خاندانی برجسته و هم به معنای قشون است. تپه ای که ظاهراً بقایای یک قلعه بزرگ و با اهمیت است ، نزدیک به محل (پرچی کلا )است و در کنار تنگه تاریخی کولا هنوز به چشم می خورد . نام این تپه را مردم محل « مارو قلعه »می نامند که شاید این خود برساخته از واژه سنسکریت « mara » ، به معنای مردن و فنا شدن و نیز واژه عربی فارسی «قلعه » و ترکیب این دو واژه ، به معنای قلعه مخروبه است . اصطلاح« مار بوردن» به لفظ مازندرانی ، محو شدن و از بین رفتن است .
توضیح : دو محله در کنار کولا و تقریباً وصل به آن، یکی در شمال آن و دیگری در مشرق آن است . نام دو محل و یا دو روستا وارد و سانِه خِل است . ریشه نامگذاری این دو ، شاید برای پژوهشگران جالب توجه باشد ، چرا که نام ها بیانگر موقعیت و بازگو کننده وضعیت هرکدام از دو محل نسبت به روستای باستانی کولا است . در کولا اگرجایی ایستاده اید که نزدیک به ورودی محوطه امامزاده عبدالله (ع) باشد ، خواهید دید، «وارد محله » در آن سوی یک یا دو نهر آب واقع است . نهر (وارد دَره ) روستای وارد را از کولا جدا می کند . نهرهای مزبور، طبیعی بوده ، بخصوص در زمستان سیلاب قابل توجهی راهدایت می کنند . نام وارد می تواند کوتاه شده اصطلاح سنسکریت «وارد اُرگا » به معنای آن سوی آب (varid urga ) باشد ،معنای دقیق این اصطلاح سنسکریت، به جایی اشاره می کند که رسیدن به آنجا مستلزم عبور از آب است .ضمناً موضعی مرتفع در شمال «وارد محله » و بر فراز کوه مشرف به آن دیده می شود که موسوم به «لک کُز »است ، سنسکریت این اصطلاح می تواند lakkAz و مرکب از دو واژه lak و kAz که معنای آن به مفهوم ( موضع دیده بانی و یا نظاره گاه ) است . به لحاظ موقعیت دید و داشتن چشم انداز این محل فوق العاده ویژه به نظر می رسد . همچنین سانِه خِل که سانه خیل و یا سانخیل هم نوشته می شود ، سانو خل sAnu khala است ، به معنای « زمینی بر بلندی » ( فونتیک بکار رفته هاروارد - کیوتو است ) . معادل انگلیسی واژه سانو، Table land است . فراز این تپه چند ده هکتاری و مرتفع ،از روبرو و از چشم ناظری که در کولا، مثلاً در محل ورودی محوطه امامزاده ایستاده است ، زمینی مستطیل شکل به نظر می رسد که عرض عقبی آن از چشم دور و از نگاه بیننده پنهان است . سکونت و کشت و کار هزار ساله یا بیشتر ، امروز شیب های تند سه جانب تپه (سانه خل ) را تا حدودی تغییر داده است . فراموش نکنیم که نامگذاری اماکن منطقه در ابتدا، بر اساس زبان باستانی مردمان مهاجر، یعنی سنسکریت کلاسیک ، صورت گرفته است .
9- کشورهند امروزجمعیتی کثیر از ایرانی نژاد ها را در خود جای داده است . جمعیت مسلمانان این کشور چند برابر تمام جمعیت ایران است ، با وجود این، چرا لفظ «هندی » و اعتبار و احترام آن تا این اندازه از چشم بعضی ها افتاده است ؟ آیا این نگاه ، هدیه استعمار به مردم مشرق نیست ؟ آیا به راستی ، لفظ یا واژه « آمریکایی» یا«آلمانی » همین معنی را به ما القا می کند ؟ آلمانی را بدان خاطر مثال زدم که روزگاری جهانگردی مسلمان آن ها را مردمی موی زرد و ناتوان و کودن توصیف می کند !! دیدیم زمانی که ایران به روی یونانیان گشوده می شود و پارت ها که قومی لشکری و ایرانی به حساب می آمدند در خدمت کردن به یونانی ها می کوشند ، یونانیان خود برای ایجاد رابطه دوستی با امپراطور هند به هر دری می زنند و دخترانشان را ،همراه با بخشی مهم از متصرفات ایرانی شان ، به امپراطور هند هدیه می کنند . بلی ما در طول تاریخ شاید هرگز شاهد تهاجمی از سوی هند به ایران نبوده ایم و در عوض حمله به هند و غارت این کشور به توسط نادر شاه و سلطان محمود غزنوی را تاریخ از یادمان نمی برد . این حقایق تاریخی را چگونه ارزیابی می کنیم ؟ هند، از پایه گزاران اصلی تمدن بشری است . بسیاری از محققین تاریخ علم ، تمدن هند را یکی از سه تمدن اصلی جهان می دانند و دو دیگر را، یونان و چین قلمداد می کنند . شاید این ادعا را ما نپذیریم ولی این ادعا، هر چند که نادرست باشد باید ما و دوستان ما را به دقت و تامل بیشتری وادار کند . به یادداشته باشیم که امروز هند از کشورهای قدرتمند جهان هم به لحاظ اقتصادی و هم به لحاظ سیاسی و هم به لحاظ صنعتی و علمی است . بهتر است قدری به خود بیاییم و به ارزش های قومی و زبانی و ملی خود که با مردم شرق به اشتراک داشته و داریم بی اعتنا نباشیم و تاریخ خود را ندانسته و نا خواسته با غرور بی جا و انکار حقیقت و اشاعه دروغ آلوده نکنیم .
10- در خاتمه آرزو می کنم علاقمندان لا اقل بخشی از بیست مقاله را که در سایت www.kulaian.com آمده و تعداد قابل توجهی از آن ها در نشریات مورد استقبال قرار گرفته و یا انتشار یافته و یا بصورت کتاب منتشر شده است را به دقت بخوانند سپس در صورت تمایل داوری کنند.