موسی غنی نژاد در مقاله اخیر خود در تجارت فردا ، در آشکار نمودن ماجرای دکتر شریعتی پر بیراه نرفته است امااز بیراهه رفتن پیشکسوتان اقتصاددان خود و بیراهه ای که او امروز خود در آن گام بر می داردبی خبر است و آشکارا از آن غفلت می ورزد.
مساله را مثل همیشه تکرار می کنمو از ایشان می پرسم به کدام دلیل شما درآمدهای نقد و بسیار هنگفت نفت و گازکه در نیم قرن اخیر در ایران جایگزین بخشی مهم از مالیات مردمشده است راطبق الگوی کهنه تان کماکان درآمد غیر مالیاتی دولت به حساب می آورید ؟
مالیات شمردن این در آمد بدیهی است که سبب پاسخگو شدن دولت به مردم میشود. اما ذهن جزم اندیش اقتصاددان ما از مرحله جلوتر نرفتهفقط بر اساس عادتی از گذشته درآمد مورد بحث را درآمدی غیر مالیاتی قلمداد می کند و آگاهی مردم و شفافیت لازم در رابطه مالی دولت و مردم رادر ارتباط با نفت و گاز ضرورتی حیاتی هنوز هم نمی داند. اقتصاددانان مافقط آگاهی خودشان از ارقام و اعداد مربوط به بودجه در مورد نفت و گاز را لازم می دانند و آگاهی خانوار های ایرانی از سهمیسرانه که همه ساله در اختیار دولت می گذارند را به دلیل غیر مالیات شمردن آن درآمد عملاًغیر لازم میدانند . اشتباهاقتصاددان ایرانی عمری طولانی تر از اشتباه دکتر شریعتی دارد .غفلت آقای غنی نژاد و همقطارانشان بسیار زیانبار تر از آرمان های اقتصادی شریعتی است . غفلت شریعتیخود معلول خبط اقتصاددانان ما بوده است ، چرا که فضای اجتماعی سیاسی اقتصاد نفتی برآمده از کوتاهی فکر اقتصاددانان رسمی ما بود که به بحران بزرگ اجتماعی ما دامن زد و دامن میزند (ر.ک . نگرش سیستمی و ریشه یابی بحران ) . طرز نگاه اقتصاددان ما ، فضا را برای جولان طرزفکر شریعتی ها بازگذاشت و هنوز هم بازنگاه میدارد .
توضیح : این یادداشت به قلم اینجانب ، به مثابه یک نظر ، ذیل مقاله آقای غنی نژاد در سایت دارایان به نقل از تجارت فردا ، درج گردید .